بانک مقالات

کارشناسی اقامه نمازو...-سازمان آموزش و پرورش استان قم

بانک مقالات

کارشناسی اقامه نمازو...-سازمان آموزش و پرورش استان قم

شهدای خاندان امام حسین (ع) در واقعه عاشورا

 

۱) عباس فرزند امام علی (ع )

2) عبد الله فرزند امام علی (ع )

3) عثمان فرزند امام علی (ع )

4) جعفر فرزند امام علی (ع )

5) ابوبکر فرزند امام علی (ع )

6) علی ( ع ) فرزند امام حسین  ( ع )

7)  عبدالله ( ع ) پسر امام حسین ( ع )

8) ابوبکر فرزند امام حسن (ع)

9) قاسم فرزند امام حسن (ع)

10) عبدالله فرزند امام حسن (ع)

11) عون فرزند عبدالله بن جعفربن ابی طالب(ع)

12) محمد فرزند عبدالله بن جعفربن ابیطالب(ع)

13) مسلم بن عقیل بن ابی طالب (ع)

14) عبدالله بن مسلم (ع)

15) محمدبن مسلم (ع)

16)  محمدبن ابو سعید ابن عقیل(ع)

17) عبدالرحمان بن عقیل (ع)

18) جعفربن عقیل (ع)

19) عبدالله ابن یقطر حمیری

 

در کربلا پنج برادر امام حسین (ع) به شهادت رسیدند که عبارتند از : عباس-  عثمان-  جعفر-  ابوبکر   عبدالله

 

1)   سلیمان بن رزین -  اسلم بن عمرو  - قارب ابن عبدالله -  منجح بن سهم -  سعد ابن حارث

نصربن ابونیزر -   حارث بن نبهان

 در جریان عاشورا سه برادر دیگر به شهادت رسیدند که فرزندان امام حسن مجتبی (ع) بودند. اسامی آنان به شرح زیر است : ابوبکر قاسم عبدالله  نقل از  سیره و سخن پیشوایان

آثار و برکات زیارت عاشورا

در طول تاریخ انسانهایى بوده و هستند که پس از مرگشان ، زندگى و حیاتشان ادامه پیدا کرده و با مرگ بدنشان ، وجودشان و شخصیت و اندیشه‏شان ادامه یافته است . مردان خدا و شخصیتهاى الهى، همانگونه که در زمان حیات خویش استوانه دین و محور انسانیت و پشتوانه حق و عدالت هستند ، در زمان پس از مرگ نیز آرامگاه و زیارتگاهشان پشتوانه حق و عدالت و فضیلت است . و در این میان ، زیارت مشهد حسینى از ویژگیهاى برجسته‏اى برخوردار است . آنانکه توفیق پیدا مى کنند و به زیارت مرقد مطهرش مشرف مى شوند ، روى به آستان امام حسین (ع) آورده و به جانب این مدرسه عشق و فضیلت و دانشگاه کمال و تربیت مى‏گرایند . اینگونه تربیت اجتماعى و یک چنین موسسه تهذیب اخلاق و ادب ، براى هیچ ملتى از ملل گیتى میسر و مقدورنیست .

البته ملحدین و معاندین و مخالفین مکتب تشیع به خیال خود شبهات و اشکالهاى مى کنند و مى گویند: «زیارت قبور، بت پرستى است ؟!» در حالى که هر کس که به زیارت قبور ائمه (ع) مى رود هرگز به عنوان «بت» آنها را زیارت نمى‏کند . چه کسى است که حسین بن على (ع) راخدا بداند؟!! شیعه، امام را مقرب درگاه خدا مى‏داند و با توسل به او قربى به خدا پیدا مى کند، همانطور که خودش در قرآن مجید فرمود:«به سوى او وسیله بگیرید» 37 امام را وسیله الهى مى‏داند. زیرا توسل و شفاعت، بعدى از ابعاد زیارت است که زائر از این طریق خود را به درگاه الهى نزدیک مى‏کند، و پیشوایان ما وعده فرموده‏اند که از زائران خود دستگیرى کنند.

امام رضا (ع) مى فرماید: «هر امامى بر گردن دوستان و پیروانش عهد و پیمانى دارد و وفاى به این عهد، بإ؛،،ّّ زیارت قبر آنان ممکن مى‏باشد . و کسى که به شوق زیارت آنها و با تصدیق به فضیلت آنها به سوى قبور آنها برود مورد شفاعت ائمه در قیامت قرار مى‏گیرد.

پس هر زائرى باید بکوشد تا از این شفاخانه فیض، استشفاى دردهاى درونى و امراض قلبى و اندرونى خود را خواسته، خواستار آن شود که صفاى دل و دوستى خاطر و پاکیزگى روح و قداست روان و سلامت تن ، از خدمت آفریدگار جهان به وى عطا گردد ، تا اینکه هم ظاهر او به جمال و کمال آراسته شود و هم باطن وى از آلودگى‏ها پاک و مصفا گردد.

هر زائرى که با معرفت و شناخت مقام صاحب این مرقد و اهداف او به زیارت برود، از صاحب قبر الهام مى‏گیرد و اصول و تعالیم مکتب را به یاد مى‏آورد ، و هر زیارت و سلام او سرشار از این آموزشها و الهام‏ها است.

از طرفى زیارتنامه‏هاى وارده، و خواندن هر کدام از آنها، خواننده و زائر را به دقت و تفکر واداشته ، متذکر تاریخ و احوال انبیا و اولیاى معصوم مى‏گرداند. تأمل در زیارت عاشورا و دیگر زیارات ، این مطلب را به خوبى روشن مى سازد که امامان به این وسیله در صدد ساختن انسانهاى مؤمن و متعهد بوده‏اند ، لذا به آنها تعلیم داده‏اند که در زیارت امام حسین (ع) از خداوند بخواهند که زندگى و مرگشان را «حسین گونه» قرار دهد، و آنها را در دینا و آخرت همراه آن حضرت بدارد: «اللهم اجعل محیاى محیا محمد و آل محمد ، و مماتى ممات محمد و آل محمد ... و ان یجعلنى معحکم فى الدنیا و الاخرة».

به امید به اینکه خداوند متعال توفیق زیارت حضرتش را در دنیا و شفاعتش را در روز قیامت نصیب ما گرداند، به آثار و برکاتى که زیارت سیدالشهدا (ع) به دنبال دارد مى‏پردازیم:

1- آرامش بخشیدن به زائر

قبل از آنکه به آثار و برکاتى که برگرفته از روایات اسلامى است اشاره کنیم ، این نکته لازم به ذکر است که زیارت مرقد شریف امام حسین (ع) مانند سایر ائمه ، به مردمان و زیارت کنندگانش ، نوعى آرامش و اطمینان مى‏بخشد . در این عصر که انسان را موجودى مضطرب مى نامند، و پیوسته دست به گریبان با پدیده‏هایى چون تردید، ناکامى، تشویش، ترس و ناسازگارى با محیط و زندگى ماشینى و محرومیت و جنگ و حتى کنار نیامدن بإ؛--ّّ خود است، و هر روز شاهد کاهشها و فرسایشها است و نمى تواند از اضطراب در امان بماند ، این زیارت مرقد مردان خدا و پیشوایان دین است که به انسان آرامش خاطر مى دهد.

در زیارت یک نوع کشش و نیاز الزام آورى انسان را وا مى‏دارد که فشارها و فریادهاى درونى را از راهى خارج کند . زائر آن مرقد شریف در پرتو دعا و گفتگو با پاکان و استمداد از ارواح پاک مقربان درگاه الهى، نیرو گرفته و نابسامانیها را با توسل بدانها برخود هموار مى سازند ، و خستگى‏ها و فشارهاى وارد بر روان ، و نیز اضطرابها و یأسها را از خودمى زدایند و به آرامش و اطمینانى براى ادامه زندگى دست مى‏یابند.

2- در امان خدا بودن

به امام صادق (ع) عرض کردند: کمترین اثرى که براى زائر قبر امام حسین (ع) چیست؟ فرمود: «کمترین تأثیرش این است که خداوند متعال، او و خانواده و مالش را حفظ مى کند تا به سوى اهل خویش برگردد ،و چون روز قیامت فرا رسد، خداوند حافظ او خواهدبود ».38

3- زائر خدا محسوب شدن

زید بن شحام گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم : براى زائر قبر امام حسین (ع) چه مى‏باشد؟ فرمود: «همانند کسى است که خدا را در عرش دیدار نموده باشد». گفتم: براى کسى که یکى از شما را زیارت کند چه مى‏باشد؟ فرمود:

«همانند کسى است که رسول خدا (ص) را زیارت نموده است » . 39

4- برآورده شدن حاجات و دفع پریشانى

امام صادق (ع) فرمود: «همانا نزد شما قبرى است که هیچ فرد پریشانى نزد آن نمى‏آید مگر آنکه خداوند از او دفع پریشانى نماید و حاجتش را برآورد» . 40

و نیز به ابوصباح کنانى فرمود: «همانا نزد شما قبرى است که هیچ فرد پریشانى نزد آن نمى‏رود مگر آنکه خداوند از او پریشانى را دفع نموده و حاجتش را برآورده مى نماید، و همانا نزد او چهار هزار فرشته هستند که از هنگام شهادتش آشفته و غم آلود تا روز قیامت بر او مى‏گریند. هر کس او را زیارت کند، وى را تا خانه‏اش بدرقه مى‏کنند، و هر که مریض شود به عیادتش مى‏روند، و هر که بمیرد جنازه‏اش را تشییع مى‏کنند». 41

5- زیادتى در عمر و رزق

امام باقر (ع) فرموده است : «شیعیان ما را به زیارت قبر حسین (ع) امر کنید ، زیرا زیارت او موجب فزونى در رزق و طول عمر و دفع بلایا و ناگواریها مى‏شود » . 42

6- آمرزش گناهان

امام صادق (ع) فرمود: «هر کس حسین (ع) را زیارت کند در حالیکه عارف به حق او بوده و به امامتش اقرار داشته باشد خداى سبحان ،گناهان گذشته و آینده‏اش را مى‏آمرزد». 43

و جابر جعفى در ضمن یک حدیث طولانى از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: «چون از نزد قبر حسین (ع) بازگشتى ، ندا کننده‏اى تو را ندا مى‏دهد که اگر آن را مى‏شنیدى ، تمام عمر را نزد قبر شریف حسین (ع) اقامت مى‏گزیدى. آن منادى گوید:خوشا به حال تو اى بنده خدا که سود فراوان بردى و به سلامت (در دین ) دست یافتى. عمل از سربگیر که گناهان گذشته‏ات آمورزیده شد» . 44

7- محسوب نشدن ایام زیارت از عمر زائر

امام صادق (ع) فرمود: «همانا ایام زیارت زائران حسین بن على (ع) از عمرشان محسوب نگشته و جزء حیاتشان به شمار مى‏آید» . 45

8- حفاظت زائر در دنیا و آخرت

عبدالله بن هلال به امام صادق (ع) عرض کرد: فدایت شوم، کمترین نصیبى که زائر امام حسین (ع) دارد، چیست ؟ فرمود: «اى عبد الله، کمترین چیزى که براى او مى‏باشد، این است که خداوند او و خانواده‏اش را حفظ مى کند تا وى را به سوى خانواده‏اش باز گرداند، و چون روز قیامت فرا رسد، خداوند حافظ او مى‏باشد» . 46

9- عنایت و توجه سیدالشهدا (ع)

امام صادق (ع) فرمود: «حسین در نزد پروردگارش ... به زائرانش نظر مى کند . او نگاه مى کند که چه کسى براى آن حضرت گریه مى کند، پس براى او طلب آمرزش کرده و پدرانش را مى‏خواند تا براى آن زائر دعا کرده و طلب آمرزش و مغفرت نمایند. سپس امام (حسین) مى فرماید: اگر زائر من مى‏دانست که خدا چه چیزى براى او عطا مى فرماید شادى او بیشتر از جزع و بى‏تابى وى مى‏گردید» . 47

و امام حسین (ع) فرمود: «هر کس مرا در زندگانیش زیارت کند، پس از مرگش بازدیدش خواهم کرد» . 48

10- خیر و برکت زیاد

امام صادق (ع) فرمود: «اگر مردم مى‏دانستند که چقدر خیر و برکت در زیارت امام حسین (ع) وجود دارد ، براى زیارت کردنش با یکدیگر مقاتله مى‏کردند، و هر آینه اموالشان را براى رفتن به زیارتش مى‏فروختند» 49

و امام باقر (ع) فرمود: «اگر مردم مى‏دانستند که زیارت قبر شریف حسین (ع) چه مقدار فضیلت و برکت دارد، از شوق زیارت جان مى سپردند و نفسهایشان از شدت حسرت بند مى‏آمد» 50.

11- برابرى زیارت قبر حسین (ع) با حج

عبدالله بن عبید انبارى گوید: به امام صادق (ع) عرضه داشتم : فدایت شوم ، همه ساله وسایل تشرف به حج برایم فراهم نمى‏شود. فرمود: «چون قصد حج نمودى و اسباب برایت فراهم نگشت ، به زیارت قبر حسین (ع) برو، که یک حج برایت نوشته مى شود و چون قصد عمره نمودى و وسایل مهیا نشد ، عزم زیارت قبر حسین (ع) نما، که یک عمره برایت منظور مى شود» 51

12- نام زائر در اعلى علیین ثبت مى‏شود

امام صادق (ع) فرمود: «هر کس به زیارت قبر حسین (ع) برود در حالى که عارف به حق او باشد، خداوند نام او را در اعلى علیین مى‏نویسد» . 52

13- غرق شدن در رحمت الهى

از امام صادق (ع) پرسیدند: ثواب کسى که قبر امام حسین (ع) را زیارت کند، در حالى که کبر و غرور نداشته باشد چیست ؟ فرمود: «برایش هزار عمره و حج مقبول نوشته مى شود . اگر شقى باشد، سعید نوشته مى‏گردد، و پیوسته در رحمت الهى غوطه‏ور خواهد بود» . 53

14- دعاى معصومین براى زائر

معاویة بن وهب از امام صادق (ع) نقل نموده که فرمود: «اى معاویه، زیارت قبر حسین (ع) را از روى ترس وامگذار ، زیرا هر که آن را ترک کند ، چنان دچار حسرت مى‏شود که آرزو نماید قبرش نزد او باشد . آیا دوست ندارى که خداوند تو را در زمره کسانى به حساب آورد که رسول خدا (ص) و على و فاطمه و امامان معصوم (ع) برایش دعا مى‏کنند؟» 54.

و نیز فرمود: «همانا فاطمه (س) دختر محمد (ص) نزد زائران قبر فرزندش حسین (ع) حضور یافته و براى گناهانشان طلب آمرزش مى‏کند». 55

15- تجلى خدا

امام صادق (ع) فرمود: «به درستى که خداى تبارک و تعالى، قبل از اهل عرفات ، براى زائران قبر حسین (ع) تجلى مى نماید، حوایج آنان را بر آورده مى‏کند ، گناهانشان را آمرزیده و درخواستهایشان را به اجابت مقرون مى‏سازد ، و سپس متوجه اهل عرفات شده و در مورد آنان نیز اینگونه عمل مى‏کند». 56

16- سعادت

امام صادق (ع) به عبدالملک خثعمى فرمود: «زیارت حسین بن على (ع) را ترک مکن و دوستانت را نیز به آن فرمان بده، تا خداوند بر عمرت افزوده و روزیت را زیاد گرداند. خداوند سبحان زندگانى تو را در سعادت قرار خواهد داد، و نمى‏میرى مگر سعادتمند ، و تو را در سلک سعادتمندان خواهند نوشت » . 57

17- تأثیر زیارت در روز عاشورا

امام صادق (ع) فرمود: «هر کس قبر حسین را در روز عاشورا زیارت کند ، همانند کسى است که در برابر او به خون خود غلطیده باشد» 58.

18- قرار گرفتن در جوار پیامبر و على و فاطمه (ع)

امام صادق (ع) فرمود: «هر کس مى‏خواهد در جوار پیامبر (ص) و على و فاطمه (ع) باشد، نباید زیارت حسین بن على (ع) را ترک کند» 59.

19- تأثیر زیارت در روز قیامت

امام صادق (ع) فرمود: «هیچ کس در روز قیامت نیست مگر آنکه آرزو مى‏کند که اى کاش از زائرین امام حسین (ع) مى‏بود زیرا مشاهده مى‏نماید که با زائران حسین (ع) به واسطه مقامى که در نزد پروردگار دارند، چگونه عمل مى‏شود» . 60

و نیز فرمود: «هر کس دوست دارد در روز قیامت بر سر سفره‏هایى از نور بنشیند پس باید از زائرین حسین بن على (ع) باشد» 61.

و زرارة بن اعین گوید: «امام صادق (ع) فرمود: «زائرین حسین یک برترى نسبت به سایر مردم دارند» پرسیدم : برتریشان چیست ؟ فرمود: «چهل سال قبل از مردم وارد بهشت مى‏شوند در حالى که دیگران هنوز در حال حساب هستند» . 62

20- رهایى از شداید قیامت

رسول گرامى اسلام (ص) فرمود: «من تعهد مى‏کنم که در روز قیامت هنگامه رستاخیز ، ضمن ملاقات با زائر حسین (ع)، دستش را بگیرم و از مراحل هول‏انگیز و سختیهاى قیامت نجاتش بخشیده و او را به بهشت وارد کنم»63.

21- نجات از آتش جهنم

امام صادق (ع) فرمود: «هر کس قبر حسین (ع) را به خاطر خداوند و در راه خدا زیارت نماید، خداوند او را از آتش دوزخ آزاد مى‏سازد، و روز ترس بزرگ (قیامت) او را ایمن مى‏دارد . از خداوند نیز هیچ حاجتى از حوائج دنیا و آخرت را طلب نمى‏کند مگر آنکه به او عطا مى‏نماید» 64.

این آثار و آثار دیگرى که به خاطر اجتناب از طولانى شدن مطلب ذکر نکردیم ، همگى به برکت وجود حضرت سیدالشهدا (ع) است که امیدوارم هر چه زودتر توفیق زیارت مرقد مطهرش نصیب تمام عاشقان گردد.


پى نوشتها:

37 سورهء مائده , آیهء 39
38 ثواب الاعمال شیخ صدوق , ص 116
39 منتخب کامل الزیارات , ابن قولویه , ص 281
40 منتخب کامل الزیارات , ابن قولویه , ص 337
41 همان مأخذ.
42 همان مأخذ , ص 289
43 کافى , مرحوم کلینى , ج 4 ص 582
44 منتخب کامل الزیارات , ابن قولویه , ص 295
45 وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 10 ص 322
46 منتخب کامل الزیارات , ابن قولویه , ص 247
47 امالى شیخ طوسى , ص 55
48 بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 101 ص 16
49 منتخب کامل الزیارات , ابن قولویه , ص 87
50 سفینة البحار, محدث قمى , ج 1 ص 565
51 منتخب کامل الزیارات , ابن قولویه , ص 306
52 وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 10 ص 324
53 منتخب کامل الزیارات , ابن قولویه , ص 328
54 منتخب کامل الزیارات , ابن قولویه , ص 199
55 منتخب کامل الزیارات , ابن قولویه , ص 204
56 منتخب کامل الزیارات , ابن قولویه , ص 346
57 منتخب کامل الزیارات , ابن قولویه , ص 292
58 وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 10 ص 331
59 وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 10 ص 230
60 وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 10 ص 330
61 وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 10 ص 331
62 بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 44 ص 235
63 منتخب کامل الزیارات , ابن قولویه , ص 278
64 وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 10 ص 324

آثار و برکات سید الشهدا , علیرضا رجالى تهرانى

حسین بن على(علیه السلام) مظهر عزت

محمدحسین مهورى

عزت و سربلندى از صفات انسانهاى بزرگ، با شخصیت و آزاده است‏و خوارى از رذایل اخلاقى و صفات ناپسند انسانى به شمار مى‏آید.

تعالیم اسلام همگى در جهت عزت بخشیدن به انسان و رهایى ساختن‏وى از دل بستن به امورى است که با مقام شامخ انسانیت‏سازگارنیست. اسلام انسان را از عبادت، خشوع و هرگونه سرسپردگى به‏معبودهاى دروغین که با عزت انسان سازگار نیست. رهانیده است‏و از او مى‏خواهد جز در مقابل خدا در برابر هیچ کس سرتسلیم فرودنیاورد و فقط خداوند در نظر او بزرگ و با عظمت‏باشد.

هرچند همه رهبران الهى از همه صفات کمال به طور کامل‏برخوردارند و در همه ابعاد کاملند; ولى اختلاف موقعیتها سبب شدتا یکى از ابعاد شخصیت انسانى در هریک از آن بزرگواران به طورکامل تجلى یابد و آن امام به عنوان اسوه و مظهر آن صفت مطرح‏گردد. براى مثال زمینه بروز شجاعت در حضرت على(ع)بیش از سایرامامان(علیهم السلام )به وجود آمد. بدین سبب، آن امام(ع)مظهرکامل این صفت‏به شمار مى‏آید. زمینه بروز عزت، سربلندى و آزادگى‏در امام حسین(ع)بیش از دیگر امامان(علیهم السلام) بروز کرد، به‏گونه‏اى که آن حضرت «سرور آزادگان جهان‏» لقب گرفته است. آن‏حضرت حتى در دشوارترین موقعیتها حاضر نشد در مقابل دشمن‏سرتسلیم فرودآورد و براى حفظ جان خویش کمترین نرمشى که‏برخاسته از ذلت‏باشد. نشان دهد. حماسه عاشورا سراسر آزادى،آزادگى، عزت، مردانگى و سربلندى است.

اعمال و سخنان سالار شهیدان(ع)سرمشق تمامى آزادگان جهان درهمه زمانهاست. آن حضرت مى‏فرماید: «من مرگ(در راه خدا)را جزشهادت و زندگى با ستمگران را جز ذلت و فرومایگى نمى‏دانم.» (1) ونیز مى‏فرماید: «مردن با عزت و شرافت از زندگى با ذلت‏بهتراست.» (2)

سرورآزادگان جهان در پاسخ گروهى که او را از رفتن به کربلانهى مى‏کردند، این اشعار را خواند:

«من به کربلا خواهم رفت، مرگ برجوانمرد ننگ نیست...» (3)

یکى از رجزهاى آن امام در عاشورا چنین است: «مرگ بهتر ازننگ و عار است و ننگ بهتر از داخل شدن در آتش است...» (4)

وقتى شب تاسوعا براى آخرین بار تسلیم و بیعت‏یا جنگ و شهادت‏به او عرضه شد، پاسخ داد: «به خدا سوگند نه هرگز دست ذلت‏به‏شما مى‏دهم و نه مثل بردگان فرار مى‏کنم.» (5) و نیز در روز عاشورافرمود: «زنازاده فرزند زنازاده مرا به انجام دادن یکى از دوکار مجبور کرده، شمشیر و کشته شدن یا ذلت، ذلت از ما خانواده‏بسیار دور است. خداوند و پیامبرش(ص) و مومنان و دامنهاى پاکى که‏در آن‏ها پرورش یافته‏ایم، آن را براى ما نمى‏پسندند. (6)

آن حضرت در واپسین لحظات زندگى انسانها را به آزادگى دعوت‏کرد و فرمود: «اگر دین ندارید و از معاد نمى‏ترسید، در دنیاى‏خود آزادمرد و جوانمرد باشید.» (7)

راز استمدادها

نظرى هرچند سطحى و گذرا به حادثه عاشورا انسان را به این‏باور مى‏رساند که سراسر وجود امام حسین(ع)عزت، شرافت، مردانگى وآزادگى است.

با این حال، نکاتى در تاریخ کربلا به چشم مى‏خورد که در ظاهرممکن است‏با عزت و شرافت انسانى سازگار ننماید. این اعمال‏عبارت است از: 1- تقاضاى کمک از اشخاص گوناگون، نظیر خواست کمک ازعبیدالله بن الحرالجعفى با کیفیت مخصوص. پس از امتناع عبیدالله‏از پاسخ به دعوت امام(ع)و نیامدن به حضور وى، آن حضرت شخصا به‏خیمه او رفت و به یارى دعوتش کرد. در این ملاقات امام‏حسین(ع)براى تحریک احساسات عبیدالله کودکان خود را نیز همراه‏برد. (8) 2- تکرار تقاضاى کمک در روزعاشورا با جمله «هل من ناصرینصرنى و هل من معین یعیننى‏» و جملاتى به این مضمون. 3- استفاده از هروسیله ممکن در روزعاشورا براى تحریک‏احساسات سپاه عمربن‏سعد و اندرز دادن آنان و در خواست مکرر براى‏آزاد گذاشتن آن حضرت. 4- درخواست آب از دشمن.

برخى از بزرگان، به دلیل سازگار ندانستن این کار با روح عزت‏و شرافت، اصل آن را انکار فرموده‏اند; ولى به نظر مى‏رسد این امرتحقق یافته است. هلال بن نافع گوید: «من در میان یاران عمربن‏سعد ایستاده بودم که شخصى نزد عمربن سعد آمد و گفت: «بشارت‏باد به تو اى امیر! شمر(ملعون)امام حسین(ع)را شهید کرد.»

هلال گوید: از میان دو لشکر بیرون رفتم تا ببینم چه خبر است. وقتى بالاى سرآن حضرت رسیدم، مشاهده کردم امام(ع)با مرگ دست وپنجه نرم مى‏کند. به خدا سوگند، تا آن زمان کشته‏اى آغشته به خون‏زیباتر و نورانى‏تر از او ندیده بودم. نور چهره، زیبایى و هیبتش‏مرا از پرداختن به فکر کشته شدنش باز داشت و در همان حال، آن‏حضرت درخواست آب مى‏کرد... .

پس از این که همه یاران و اصحاب امام حسین(ع)در روز عاشورابه شهادت رسیدند، امام(ع)به عمربن‏سعد ملعون فرمود: «یکى ازاین سه پیشنهاد را در باره من بپذیر!» ابن سعد پرسید:

«چیست؟»امام حسین(ع)فرمود: «مرا آزادگذارى تا به مدینه،حرم جدم رسول خدا(ص)، باز گردم.»

ابن سعد: «این خواسته غیر قابل قبول است.»

امام حسین(ع): «شربت آبى به من بیاشامان، جگرم از تشنگى‏خشکیده است.»

عمربن سعد: «این نیز غیر ممکن است.»

امام حسین(ع): «اگر راهى جز کشتن من نیست، پس تک تک با من‏مبارزه کنید.» (9)

و نیز عبدالحمید گوید: «در همان حال که امام‏حسین درروزعاشورا در میدان جنگ ایستاده بود، احساسات و عواطف دشمن رابرمى انگیخت تا شربتى آب به او دهند و مى‏فرمود: «آیا کسى هست‏که به آل رسول(ص)رحم و عطوفت و مهربانى کند؟...» (10)

در پاسخ باید گفت: پیشوایان معصوم:به دو دلیل به چنین‏کارهایى‏اقدام مى‏کنند:

الف)اتمام حجت و بستن هرگونه راه عذر و بهانه برگمراهان ومنحرفان.

خداوند متعال پیامبران را براى راهنمایى بشر فرستاد تا افرادمستعد و حقجو از راهنمایى آنان بهره برده، به خوشبختى نایل‏آیند و راه هرگونه عذرتراشى و بهانه جویى بر گمراهان بسته شود. قرآن کریم در باره پیروزى مسلمانان در جنگ بدر مى‏فرماید: «(شما در بدر در مقابل هم قرار گرفتید.)تا خدا کارى را کردنى‏بود، به انجام رساند تا آن که هرکه هلاک مى‏شود با حجتى روشن هلاک‏شود و آن که(به هدایت)زنده مى‏ماند، به حجتى روشن زنده بماند; وهر آینه خدا شنوا و دانا است. » (11)

ب)نکته دیگر در حل این مشکل، این است که کمالات انسانى هیچ‏گونه منافاتى با یکدیگر ندارند و همه قابل جمعند. برخوردارى ازیک کمال انسانى به گونه‏اى نیست که سبب از بین رفتن دیگر کمالات‏گردد. اگر وجود یکى از فضایل در انسان به حدى رسید که کمال‏دیگرى را از بین برد، آن صفت از کمال بودن خارج شده است و دیگرنمى‏توان آن را از فضایل انسانى به شمار آورد. براى مثال اگرعزت نفس سبب از بین رفتن تواضع و فروتنى در انسان گردد، آن صفت‏دیگر عزت نفس نیست‏بلکه غرور، تکبر و خودخواهى است. از این رو،عمل به تعهدات انسانى، وفاى به عهد و پیمان و... را نباید دلیل‏برذلت و ترس و زبونى دانست. همان گونه که پیامبراکرم(ص)در عمل‏به پیمان صلح حدیبیه مسلمانان پناهنده را به مشرکان تحویل‏مى‏داد و امام‏حسن مجتبى(ع)به خاطر عمل به مفاد صلح با معاویه‏حرکت مسلحانه نکرد.

باتوجه به مطلب فوق، باید گفت: پیشوایان معصوم(علیهم‏السلام)در عین برخوردارى از عزت و شرافت از رحمت، عطوفت،مهربانى و خیرخواهى نیز در حد اعلا برخوردار بودند. براساس‏جمله: «یامن سبقت رحمته غضبه‏» هدایت الهى مبتنى بر رحمت،عطوفت، مهربانى و خیرخواهى است; خشونت‏خلاف اصل است و حالت‏استثنایى دارد. دستور به آغاز هرکار با نام «خداوند رحمن ورحیم‏» دلیل بردرستى این مطلب است. پیشوایان معصوم(علیهم‏السلام)نهایت تلاش خود را براى هدایت گمراهان به کار مى‏گرفتند ودر این راه از هیچ کوششى فروگذار نمى‏کردند. آنان در برخورد باگمراهان چنان رفتار مى‏کردند که تا حد امکان آنان را جذب کنند واز هرگونه برخورد تند و خشن که ممکن بود حسى لجاجت و انتقام‏آنان را تحریک کند و به واکنش منفى انجامد. دورى مى‏کردند. برخورد پیامبر بزرگوار اسلام(ص)و امامان معصوم(علیهم السلام)بامخالفان بسان برخورد پدرى دلسوز و مهربان با فرزند سرکش وبریده از خانواده است که هرچه فرزند بیشتر طغیان و سرکشى کند،پدر بیشتر نرمش نشان مى‏دهد تا مبادا برخورد تند او فرزند رافرارى داده، به دامن دشمنان و شیادان بیندازد. این گونه رمش‏برخاسته از رحمت، عطوفت، مهربانى و خیرخواهى به ظاهر بدون‏توجه به فلسفه آن خلاف عزت و شرافت مى‏نماید; ولى با توجه به‏فلسفه آن، دلیل بربزرگى، عظمت و... پیشوایان معصوم(علیهم‏السلام)است و با شرافت و عزت آن بزرگواران هیچ گونه منافاتى‏ندارد.

چنین برخوردى که کسى با دشمن خود تا این حد خیرخواهى، محبت‏و عطوفت داشته باشد. از توان و قدرت انسانهاى عادى خارج است واز معجزات امامان(علیهم السلام )به شمار مى‏آید.

با روشن شدن مطلب فوق، در مى‏یابیم تمام اعمال و سخنان امام‏حسین(ع) که ممکن است‏برخى آنها را با عزت و رافت‏سازگارندانند. از روح مهربانى، عطوفت، خیرخواه و مشتاق هدایت مردم‏آن حضرت است. امام حسین(ع)حتى براى نجات دشمنان خود که کمربه قتلش بسته بودند. نهایت تلاش خود را به کار بست.

اگر سالار شهیدان از اشخاصى مانند عبیدالله بن حر تقاضاى کمک‏کرد، براى ترس از شهادت و کشته شدن نبود; زیرا حضرت نیک‏مى‏دانست کمک این افراد نمى‏تواند سرنوشت‏حادثه کربلا را تغییردهد. این یارى جویى به خاطر این بود که مردم با کمک به وى وشهادت در رکاب حضرتش به سعادت ابدى نایل گردند.

اگر سرور آزادگان در روزعاشورا به طور مکرر جمله «آیاکسى‏هست مرا یارى کند؟ » را تکرار کرد و به موعظه لشکر عمربن‏سعدپرداخت و از هر وسیله ممکن براى تحریک احساسات آنان استفاده‏کرد، همه به این دلیل بود که بتواند تعدادى از یزیدیان را ازگمراهى نجات داده، وارد بهشت‏با صفاى حسینى کند.

گواه درستى این سخن، آن است که امام(ع)از کسانى که حاضر به‏یارى‏اش نمى‏شدند، تقاضا مى‏کرد کربلا را ترک گویند و دست کم به‏سپاه دشمن نپیوندند تا به گناه شرکت در قتل امام(ع)یا ترک یارى‏وى آلوده نگشته، به شقاوت ابدى گرفتار نیایند.

این که امام حسین(ع)در شب عاشورا بیعت را از یارانش برداشت وآنان را آزاد گذاشت تا به میل خود راهشان را انتخاب کنند، یکى‏از اسرارش این است که به یاران خود بگوید: من به شما نیازندارم و در هرحال کشته خواهم شد. این شما هستید که باید بین‏سعادت جاودانى و شقاوت ابدى یکى را انتخاب کنید.

بنابرآنچه گفته شد، نداى «هل من ناصرینصرنى‏» امام حسین(ع)،به ظاهر درخواست کمک و تقاضاى یارى از دیگران و در باطن تقاضاى‏یارى رساندن و کمک کردن به انسانهاى ناتوان و درمانده از رسیدن‏به کمال و سعادت. معناى واقعى آن چنین است: «آیا کسى هست من‏یارى‏اش کرده، به سعادت رسانم؟ آیا کسى هست دستش را گرفته، ازورطه هلاکت نجاتش دهم؟ آیا کسى هست او را از ظلمت‏یزیدى خارج‏کرده، به نور حسینى وارد کنم؟»همان گونه که خداوند در این آیه: «اگر مرا یارى کنید، شمارا یارى مى‏کنم.» درظاهر از بندگان خود تقاضاى کمک مى‏کند، ولى‏باتوجه به این که خداوند غنى مطلق است و به کسى نیاز ندارد، درواقع دعوت براى یارى بندگان و نجات آنهاست.

بنابر آنچه گذشت، مشکل درخواست آب از جانب امام حسین(ع)نیزحل مى‏شود. امام حسین(ع)مى‏خواست‏با تحریک احساسات و به رحم‏آوردن دشمن، آنان را به خود جذب کرده، به سعادت رساند; زیرابسیار اتفاق افتاده کسانى به خاطر خدمتى ناچیز به امام(ع)موفق‏به توبه شدند. مگر نه این است که حر به خاطر ادب و احترام به‏امام حسین(ع)موفق به توبه شد. امام(ع)با در خواست آب مى‏خواست‏زمینه توبه و بازگشت را در افراد قابل فراهم سازد.


پى‏نوشتها:

1- فانى لا ارى الموت الا سعاده و لا الحیوة مع الظالمین الا برها.

(بحار الانوار، ج 44، ص 381.)

2- موت فى عز خیر من حیوة فى ذل(همان، ج 1، ص 150.

3- سامضى و ما بالموت عار على الفتى. (حماسه حسین، ج 1، ص 152.)

4- الموت اولى من رکوب العار و العار اولى من دخول النار (بحار الانوار، ج 45، ص 50.)

5- و الله لا اعطیکم بیدى اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید.

(الارشاد، ج 2، صص 98.)

6- الا و ان الدعى ابن الدعى قد رکز بین اثنتین بین السلسة و الذلة و هیهات منا الذلة یابى الله ذلک لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و طهرت. (بحار الانوار، ج 45، ص 9)

7- و یحکم یا شیعة آل ابى‏سفیان، ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فى دنیاکم. (همان، ج 45، ص 51.)

8- منتهى الآمال، ج 1، ص 711.

9- نفس المهموم، ص 366، اللهوف، ص 55.

10- موسوع- کلمات الامام الحسین(ع)، ص 495.

11- همان ، ص 506.

12- «لیهلک من هلک عن بینه و یحیى من حى عن بینه و ان الله لسمیع علیم.»( الانفال، آیه 42)

13- مفاتیح الجنان، دعاى جوشن کبیر.